هوش احساسی

هوش احساسی

آیا می شود هوش احساسی را تقویت کرد ؟

 

 

 

بسیاری از صاحب نظرا ن معتقدند که هوش احساسی قابل بهبود است ، در غیر این صورت دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند!

آیا ما متوجه می شویم که چقدر خودمان را می شناسیم ؟

آیا ما در باره چگونگی بهبود رابطه خود با دیگران در محل کارمان فکر می کنیم ؟

آیا ما متوجه می شویم که چقدر می توانیم به دیگران کمک کنیم تا هوش احساسی خودشان را ارتقا دهند ؟

 

هوش احساسی در دهه ۱۹۹۰با کتاب پرفروش دنیل گلمن به نام هوش احساسی ، چرا می تواند مهم تر از آی کیو باشد شناخته شد . هوش احساسی و هیجانی شامل مهارتهایی است که با کمک آن ها می توانیم ، خودمان ، دیگران و محیط پیرامون را برای برقراری ارتباط موثربا دیگران ، بهتر درک کنیم.

 

بالا رفتن هوش احساسی (هیجانی ) فواید زیادی به همراه خواهد داشت که عبارتند از :

۱-ارتقای توانایی مدیریت استرس در محل کار و خانه

۲-بهبود روابط با همکاران و مشتریان و خانواده

۳-ارتقای مهارتهای کار تیمی

رهبر، رییس ، سخنران و یا هرکسی با هوش احساسی بالا ، افرادی با انعطاف پذیری بالا ، بسیار دلسوز ، با انگیزه به نظر می رسند و دارای روابط عمومی بالا هستند .

بیاییم هوش احساسی (هیجانی) ، را از دو چارچوب مورد بررسی قرار دهیم :

افراد درونگرا:چگونه با خودمان ارتباط برقرارکنیم .

افرادبرون گرا:چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم .

 

درون گراها…………………………………………………………………………………………………………………………..

اول خودم را بشناسم

دوم احساسات و حالت بدن من

سوم محرک های احساسی من چیست

………………………………………………………………………………………………………………………………………….

 

اول باید خودم را بشنا سم :

یک بخش مهم از هوش احساسی و هیجانی ، شناخت خودم است .

شناخت خودم : از دو منظر مورد بررسی قرار می دهم ، از یک منظر به معنای خودآگاهی عام در باره اولویتهای خودم ، نقاط قوت و ضعف ومحدودیتهای خودم است و از منظری دیگر به معنای خود آگاهی خاص در مورد احساسات خودم در لحظه اکنون است ( همین الان چه حسی دارم ) .

به طور مثال همین الان چه حسی دارم ، آیا شاد هستم و یا مضطرب ، هیجان زده و یا آزرده خاطر هستم ؟

تمرین : الان چه حسی دارید ؟ دقایقی بنشینید و در مورد احساسات خودتان بنویسید .

آیا تا الان در مورد احساسات خودمان فکر کردیم ؟

دوم احساسات و بدن :

IQمربوط به ذهن است . ما انسانها در اغلب مواقع چیزی که بدنمان در باره احساساتما ن به ما می گوید ، نادیده می گیریم . بنابراین باید یاد بگیریم حرف بدنمان را بفهمیم چرا که به ابزار خوبی برای افزایش هوش احساسی مان دست پیدا می کنیم و می توانیم با دیگران به طور موثر ارتباط برقرار کنیم .

در ضمن می توانیم از بدنمان برای تغییر دادن حالت احساسی خودمان استفاده کنیم .

تمرین :

یکی از روشهای تمرکز بیشتر براحساساتمان ، تمرین « مدیتیشن » است . تمرین مدیتیشن کارار با استفاده از کاهش حرکات بدن و تمرکز بر نفس کشیدنمان ،انجام می دهد .

۱ – دو دقیقه را به آرام شدن و تمرکز کردن برخودمان تخصیص دهیم . یکی از راه های این کار ، تمرکز روی تنفس است . باید توجه کنیم چه چیزی ذهن من را از تمرکز برروی نفس هایم دور می کند و به آرامی دوباره ذهن من را تنفس هایم متمرکز می کند .

می توانیم از زمان سنج استفاده کنیم .

۲ – میزان موفقیت خودمان را بسنجیم .

۳ – یک سئوال : آیا حالت و نشانه های فیزیکی در شما وجود دارد که متوجه حالات احساسی تان شوید ؟

به طور مثال : نمی توانید راحت بخوابید . اگر نمی توانید خوب بخوابید ، فعالیت های فیزیکی خاصی انجام می دهید ؟

سوم محرک های احساسی «هیجانی» :

باید توجه کنیم چه محرک هایی ما را ناراحت می کنند – یا باعث می شوند که ناخواسته دست به کاری بزنیم که بعدا از انجام آن ناراحت می شویم – بشناسیم .

مثال : ممکن است از دیر آمدن کسی سر قرار به اندازه ای ناراحت شویم که واکنشی تند و دور از انتظار نشان دهیم .

محرک های دیگر :

مورد انتقاد قرار گرفتن

حس اینکه به ما احترام کافی گذاشته نمی شود

نادیده گرفته شدن نظرمان

تمرین :

 

۱ – چه چیزی باعث می شود از کوره به در شویم ، از آن ها لیست تهیه کنیم . سعیمان براین باشد که تا حد ممکن دقیق باشیم . زمان هایی را به خاطر بیاوریم که ناخواسته کاری انجام دادیم و یا حرفی زدیم که از انجام دادن آن و یا گفتنش پشیمان شویم .

۲ – در مورد واکنش های که می توانیم در مواجهه با محرک ها ، اتخاذ کنیم فکر کنیم ( به عنوان مثال : در آینده اگر فلان اتفاق افتاد ، فورا از اتاق خارج می شوم تا آرام شوم ) .

برون نگرها……………………………………………………………………………………………………………………………….

اول درک کردن دیگرا ن

دوم یادگیری از طریق دیگران

تقویت هوش احساسی دیگران

…………………………………………………………………………………………………………………………………………

 

« خودمان را جای دیگران بگذاریم »

 

الان به جنبه برو.ن نگر هوش احساسی می پردازیم . جنبه برون نگر هوش احساسی به معنای آن است که خودمان را جای دیگران بگذاریم .

دیگران چه می خواهند؟

چه احساسی دارند؟

اگر من فلان کار را انجام دهم آنها چه واکنشی نشان خواهند داد؟

این کار را می توانیم با سوال کردن ، گوش دادن ، مشاهده کردن انجام دهیم .

یادگیری از طریق دیگرا ن :

به ما کمک می کند تا با گسترش افق دید و متنوع شدن بینش هایمان ، ظرفیت هوش احساسی ما را افزایش دهد .

بدین منظور :

در میان دیگرا ن الگو انتخاب کنیم :

کسانی که رفتارشان را می پسندیم به عنوان الگو انتخاب کنیم . به آن ها بادقت نگاه کنیم و از آن ها یاد بگیریم .

 

مربیانی برای خودمان انتخاب کنیم :

یکی از راه ها برای تقویت هوش احساسی ، صحبت کردن درباره مهارتهای افزایش هوش احساسی با آدمهای قابل اعتماد است که ما را می شناسد . آن ها ممکن است رفتارهایی را در ما ببینند که ما خودمان متوجه آن ها نباشیم .

تقویت هوش احساسی دیگرا ن :

« ما می توانیم به یک بوقلمون بالا رفتن از درخت را آموزش دهیم ، اما راه آسان تر استخدام یک سنجاب است »

 

اگر مدیریت و یا پدر خانواده اید و یا مسئولیتی دارید زندگی و یا کار کردن با افرادی با هوش احساسی بالا خوب است اما وقتی به سنجاب دسترسی نداریم ، ناگذیریم تا بوقلمون را تربیت کنیم .

آیا می شود هوش احساسی را تقویت کرد ؟

بسیاری از صاحب نظرا ن معتقدند که هوش احساسی قابل بهبود است ، در غیر این صورت دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند!

آیا ما متوجه می شویم که چقدر خودمان را می شناسیم ؟

آیا ما در باره چگونگی بهبود رابطه خود با دیگران در محل کارمان فکر می کنیم ؟

آیا ما متوجه می شویم که چقدر می توانیم به دیگران کمک کنیم تا هوش احساسی خودشان را ارتقا دهند ؟

اگر مدیریت و یا پدر خانواده اید و یا مسئولیتی دارید زندگی و یا کار کردن با افرادی با هوش احساسی بالا خوب است اما وقتی به سنجاب دسترسی نداریم ، ناگذیریم تا بوقلمون را تربیت کنیم .

 

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *