تغییر را انتخاب کنیم – انتخاب تغییر و دگرگونی
خیل بسیاری از انسان های روی کره خاکی رسالت خودشان را نمی شناسند و ما هم وقتی رسالت خودمان را نمی شناسیم ، بازآفرینی خودمان بی معنی جلوه می کند .
باز آفرینی خود یک فرآیند دگرگون سازی است که از همین طریق آینده خودمان را تصویر سازی ذهنی می کنیم .
امروزه اینقدر که به فکر تجملات شاید به ظاهر پسندیده ایم اما غافل از اینکه حتی یک لحظه به ارزش های خودمان فکر کنیم تا چه رسد به اینکه از این ارزش های داشته و یا نداشته خودمان پیروی کنیم .
ارزش های ما چیست؟
فکر کردن به این موضوع که من چه ارزش هایی برای خودم دارم و عمل کردن به همان ها می تواند رضایت بیشتری از کل زندگی برای من به همراه داشته باشد .
در جامعه ای زندگی می کنیم که درگیر کارها و یا رفتارهایی هستیم که دیگران انجام می دهند و کنترل گری از نوع بیرونی داریم .
دنبال تمام نرسیدن هایمان در بیرون از وجود خودمان هستیم که چنین چیزی وجود ندارد و همه آن چیزی که برای ما تا به امروز رقم خورده و شدیم اینی که هستیم ، خود ما هستیم .
چگونگی رفتار دیگران و نحوه قضاوت آن ها برایمان از مهم ترین مسائل روزمزه شده و آسیب های جدی به ما و خانواده امان وارد کرده و در این شرایطی که من درگیر چگونگی رفتار دیگران هستیم به خوبی نمی توانیم خودمان را مدیریت کنیم و در حالت تعادل قرار گیریم .
•••ویلیام گلسر
ویلیام گلسر – که به اسم تئوری انتخاب هم شناخته میشود ، اگر چه اولین کتاب آقای گلسر نیست ؛ اما بدون شک از مهمترین کتابهای اوست.
کتابی که از نخستین انتشار آن در سال ۱۹۹۸ تا به امروز ، هم چنان مورد توجه علاقهمندان به روانشناسی و بهبود(تغییر)کیفیت زندگی فردی قرار گرفته است.
ویلیام گلسر چگونه شخصیتی است ؟
روانپزشکی است که از چارچوبهای متعارف روانپزشکی فاصله گرفته است .
او اصرار دارد که راهکار بسیاری از مشکلات ما انسانها ، در اصلاح رفتارها و انتخابهایمان نهفته است و نه استفاده از داروهای شیمیایی.
اقای ویلیام گلسر معتقد است تا زمانی که درگیر کنترل گری هستیم ، احساس تغییر و دگرگونی هم در درونمان اتفاق نمی افتد و تغییر را انتخاب نمی کنیم .
گلسر نگرش روانشناسی رایج در دنیا را روانشناسی کنترل بیرونی (External Control Psychology) یا روانشناسی بروننگر مینامد.
نوعی نگاهی که به ما آموخته است ریشه و راهکار مشکلاتمان را در بیرون از خودمان جستجو کنیم:
- آن کارمند(همکار) من را عصبانی کرد و من سرش فریاد زدم .
- همسرم از من حمایت کرد و من انگیزه بیشتر پیدا کردم و بالعکس .
- شرایط اقتصادی نامساعد است و من امید برای فعالیت اقتصادی ندارم و فقط روزانه نرسیدن هایم را در دیگران جستجو می کنم.
همهی جملههای بالا یک ساختار مشترک و واحد دارند :
حوادث و اتفاقاتی که در دنیای بیرون رخ میدهد و با تحت تأثیر قرار دادن ذهن و جسممان ، ما را برمیانگیزد تا پاسخی در برابر آن نشان دهیم .
چه زمانی تغییر و دگرگونی را انتخاب می کنیم ؟
برای اینکه تغییر را انتخاب کنیم تا جایی صبر می کنیم که از ساختار زندگی خود نا امید شده باشیم و به ندرت چنین فرآیند مهم و غیر فوری را شروع می کنیم .
بزرگ خواستن و بزرگ فکر کردن جایی است که باید برویم و در آنجا بمانیم .
تمرکز اصلی را بگذاریم روی جایی که الان هستیم یعنی نقطه کنونی بازآفرینی ، جایی که تا کنون بوده ایم از همین جا شروع کنیم و به سرعت به جایی برویم که می خواهیم در آنجا باشیم .
رفتارهای غیر موثری که در زندگی انجام می دهیم موفقیت های کوتاه مدت و پیامدهای ناگوار بلند مدت را به همراه دارد .
درآخر رفتارهای موثری را انجام دهیم تامنجر به موفقیت های بلند مدت برای ما باشد.
خوب بود احسنت بر شما
Thank you dear and dear brother
Thank you for your constant help
ممنونم برادر عزیز و دوست داشتنی
از همراهی همیشگی شما ممنونم